اظهارات به ظاهر انقلابی و استقلال طلبانهی اخیر ایمانوئل ماکرون، رییس جمهور فرانسه درپایان بازدیدِ پردستآورد اش ازجمهوری خلق چین، واکنشهای شدید رهبران اروپا را برانگیخته و اتاقهای فکرِ عرصههای مهم سیاسی، اقتصادی و امنیتی اروپا را به اندیشه واداشته است.
مکرون پس ازاستقبال شاندار تاریخی از سوی رهبران چین و پس از بگومگوهای سخت پشت درهای بسته با شیجین پینگ، رییس جمهور چین، در آخرین کنفرانس خبریاش با صراحت و با صدای بلند گفت: “در تحولات تایوان، اروپا باید بیطرف باقی بماند، اروپا از تشدید بحران در تایوان هیچ نفعی بجز زیان نخواهد برد. اروپا باید به یک قطب سوم مستقل از واشنگتن و پکن مبدل شود… ”
رییس جمهور فرانسه ضمن این مصاحبهی خبری به روشنی اعلام کرد: “خطر بزرگی که اروپا را تهدید می کند، گرفتار شدن در بحران هاییست که به نفع اروپا و برای اروپا نیست.”
او با جدیت تاکید کرد که: “اروپا باید در برابر فشارهای موجود که اروپا را به دنبالهروهای امریکا تبدیل می نماید، مقاومت به خرچ بدهد… ”
اینگونه اظهارات سخت و صریحِ یک رییس جمهور مقتدر اروپا که با واکنشهای منفی برخی رهبران محافظه کار و ترسوی اروپا مواجه شد، بی تردید ریشه دراندیشههای راهبردی “استقلال استراتژیک ” برای اروپا داشته و خواستار استقلال سیاسی – اقتصادی و افزایش توان دفاعی اروپا بدون وابستهگی کامل به ایالات متحدهی امریکا می باشد.
اینگونه اظهارات اگر از یکسو می تواند مصرف تبلیغاتی داخلی برای موقعیت حساس کنونی رییس جمهور مکرون داشته باشد، از جانب دیگر می تواند اتحاد کلیدی میان اروپا و امریکا را شدیداً تهدید و تضعیف نماید.
و بلاخره اینگونه اظهارات، بازتاب روشنی است از حقایق تلخ و دشواریهای بی شمار درون اروپا که همه از اثر دنباله روییهای بیچون و چرا از امریکا و سهمگیری در جنگها و بحرانهای بیهودهای که آمریکا خلق نموده، به وجود آمده است.
به باور ناظران و تحلیلگران، این اظهارات صریح مکرون در واقع ادامهی همان موضعگیری قاطع اروپاییان در برابر “قانون کاهش تورم ” امریکاست که چندی پیش برای حمایت سرمایهگذاری درامریکا به تصویب رسیده است.
(قانون کاهش تورم امریکا، شامل یارانههای گونهگون به سرمایهداران و شامل 370 میلیارد دالر برنامهی کمکی به سرمایه دارانی است که در بخش انرژی پاک، موترهای برقی، باتریها و آب و هوا؛ در امریکا سرمایه گذاری می نمایند.) این اقدام یک طرفهی واشنگتن که اروپا را غافلگیر کرده است، میتواند سرمایههای تولیدی بزرگی را از اروپا به آمریکا انتقال داده و تجارت و صنایع اروپایی را شدیداً متضرر سازد.
درست پس از تصویب همین قانون هم بود که ایمانوئل ماکرون پیشاپیش سایر رهبران اروپا به صراحت خواستار استقلال اقتصادی اروپا از امریکا شده گفته بود: “این قانون تهدیدی برای تجزیهی غرب بوده ممکن است مشکلات امریکا را حل نماید؛ اما مشکلات اروپا را تشدید خواهد کرد … اروپا باید به قانون امریکا در مورد کاهش تورم، واکنش قوی نشان بدهد… ”
متکی به این حقایق است که میتوانیم به صراحت بگوییم، با آنکه از قلدربازیهای سودجویانهی امریکا، جانِ اروپاییان به لب رسیده و نمی خواهند در جنگهای سودجویانهی امریکا سهم بگیرند؛ اما تا هنوز توان ایستادن و نگفتن در برابر قدرت قهار امریکا را ندارند.
در چنین وضعیت، جسارت آقای مکرون درپایان بازدیداش از چین، میتواند نقطهی عطفی باشد برای بیداری و نجات اروپا از تسلط هشتاد سالهی امریکا بر این قارهی سبزکه باید مورد حمایت قرار بگیرد …
نوشتهی: اسماعیل فروغی