عبدالصابر نورزاد
یکی از رویدادهای مهم بینالمللی در سال 2021، تسلط طالبان بر افغانستان بود که دوره جدیدی را در این کشور آغاز کرد. اگرچه توافق آمریکا و طالبان در تاریخ 29 فوریه 2020 در دوحه، پایتخت قطر امضا شد، اما سال 2021 در این زمینه تعیینکننده بود، زیرا این گروه، یک شبه پس از خروج نیروهای بین المللی افغانستان را دوباره تحت کنترول خود در آوردند.. طالبان بسیاری از شهرهای افغانستان را به تصرف درآورد و در نهایت کنترل کابل پایتخت این کشور را تصرف کردند. بسیاری از مقامات بلندپایه از جمله اشرف غنی رئیس جمهور از کشور فرار کردند. چندین نفر هنگام تلاش برای خروج از این کشور در فرودگاه کابل جان باختند. این دومین باری بود که طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفت. دوره نخست اقتدار از سال 1999 تا 2001 بود و پس از حمله ایالات متحده در سال 2001 پایان یافت. آمریکا این حمله را پس از حمله تروریستی 11 سپتامبر 2001 انجام داد که در آن مهاجمان از آموزش تا پناهگاه در افغانستان که تحت حکومت طالبان بود، حضور داشتند. در آستانه یکسالهگی حاکمیت طالبان این پرسش برجستهگی پیدا میکند که طالبان در این یک سالی که گذشت، چگونه سیاست کردند؟ تبعات ترک افغانستان از جانب جامعه بین المللی چه بوده و چه چالش های فراروی افغانستان قرار دارد؟
محدودیتها بر آزادی بیان، رسانهها، حقوق شهروندان و اقلیتها، سرکوب اعتراضات مردمی، به بند کشیدن اعضای جنبش آزادیخواهی زنان، کشتار بیرویه نظامیان پیشین، عقدهگشاییهای قومی، کوچ اجباری، محکمههای صحرایی، سانسور رسانهها و ارعاب تودههای مردم، بخشی از پاسخ طالبان در یک سال گذشته به خواستهای مشروع و انسانی سیوچند میلیون انسان مبنی بر دسترسی به «کار، نان و آزادی» بوده است. زنان که نیمی از جمعیت افغانستان هستند، هنوز در بند گرفتارند و دروازههای مکاتب دخترانه به رغم فشارهای جهانی همچنان بسته مانده است. با مدنظرداشت حاکمیت یک ساله طالبان، چند ویژه گی ذیل از این رژیم در ذهن ما برجسته می شود:
زنستیزی نخستین نماد حکومت یکساله ملاها در افغانستان پنداشته میشود که بهگونه گسترده در همه بخشها وجود دارد. زنان افغانستان در رژیم ملاها به حاشیه رانده شدهاند وبخش قابل توجهی از فرمانهای رهبر این گروه به محدودیت، فشار و تنگ کردن عرصه برای زنان خلاصه میشود. کسانی که از طالبان در فضای مجازی انتقاد میکنند، بلافاصله بازداشت و شکنجه میشوند. مردم کابل و سایر شهرها از جستوجوی محتویات گوشیهای همراهشان در ایستهای بازرسی پیوسته شکایت دارند. همه رسانهها با محدودیتها در نشرات و سانسور مواجهاند. خبرنگاران همهروزه توهین و شکنجه میشوند و حتا به قتل میرسند. طالبان دختران را در یک سال گذشته به رغم فشارهای جهانی از رفتن به مکاتب بازداشتهاند. طالبان در تلاشاند که نصاب تعلیمی مکاتب پسرانه را نیز در حد مدرسهها، «دینی و اسلامی» بسازند. طالبان با کمکهای جهانی بخشی از معاش ماهوار تعیین شده قبلی کارمندان ادارات را با تاخیر چند ماهه میپردازند، اما مالیه دو برابر وضع میکنند و عشر و زکات را از دهقانان و زارعان در سراسر افغانستان به اجبار میگیرند. جنگجویان طالبان در شهرها از دستفروشان به زور پول میگیرند و باجگیری از دکانداران و تاجران چند برابر در مقایسه به حکومت قبلی افزایش داشته است. به رغم ادعای طالبان مبنی بر تامین امنیت سراسری، اوضاع امنیتی افغانستان بهشدت شکننده است. گروههای تروریستی رقیب در شهرهای افغانستان به اهداف ملکی و نظامی حمله میکنند و طالبان حتا در تامین امنیت وسایط، قرارگاه و نفرات خود ناتوان هستند. در یک سال گذشته مقاومت علیه طالبان ادامه داشته است. طالبان در این مدت سعی کردهاند مقاومت مسلحانه را کماهمیت جلوه دهند، اما در همین مدت صدها تن از نیروهای آنان در درگیرهای چریکی نیروهای مقاومت ملی کشته و رقم بیشتر آنان زخمی شدهاند. چشمانداز اقتصادی و مدیریتی کشور تحت حاکمیت طالبان بهشدت ناامیدکننده است. افغانستان از این منظر با افزایش بیسابقه فقر و کاهش نیرو و ظرفیت بشری مواجه خواهد شد. نظام بانکی افغانستان بدون حمایت جهانی که مستلزم برآورده ساختن پیششرطهای سازمانها و کشورهای کمککننده از سوی طالبان است، به چرخه عادی برنخواهد گشت و در نبود توانایی در ایجاد شغل و فرصتهای کاری، سیر نزولی اقتصاد خانوادهها همچنان پابرجا خواهد ماند. در بعد امنیتی، طالبان با موانع بغرنجتر مواجهاند؛ از گسست ساختاری، نبود سلسلهمراتب نظامی، اصولنامهها و قوانینی که بتواند نیروهای غیرمتجانس طالبان را گردهم بیاورد تا نبود معاش کافی، پرسونل مسلکی و ناتوانی طالبان در حفظ ساختارها و تاسیسات نظامی، نفوذ استخبارات منطقه در ردههای مختلف نظامی، اختلافات درونگروهی و بیاعتمادی موجود در رهبری آنان، موانع عمده برای فایق آمدن آنان بر این بحران است. زوال طالبان چه در اثر فشارهای روزافزون سیاسی داخلی و بیرونی، فقر بیسابقه و فاصله موجود میان آنان و مردم افغانستان و یا مقاومت مسلحانه، متصور است. افغانستان امروز برای طالبان جایی ندارد. طالبان یک پروژه ناکام، با سرنوشت مختومه و یک فرایند نا فرجام سیاسی خواهند بود.