محمد ضیا رویش خالقیار

تایوان، جزیره‌ای با ۲۳ میلیون جمعیت در ۸۰ مایلی سواحل چین، مدت‌ها است که نقطه‌ تنش واشنگتن و بیجینگ بوده است. اکنون با سفر نانسی پلوسی، رییس مجلس نماینده‌گان امریکا به تایوان،  این تنش‌ها به اوج خود رسیده است. بیجینگ به‌شدت به این سفر معترض بود و به ایالات متحده هشدار داد؛ اما خانم پلوسی در دیدار با رییس جمهور تایوان گفت: «امروز جهان با انتخاب بین دموکراسی و استبداد روبه‌رو است. عزم امریکا برای حفظ دموکراسی در تایوان و در سراسر جهان، همچنان ثابت است.» به نظر می‌رسد امریکا در این اقدام هوشمندانه‌اش تلاش می‌کند چین را به سوی خشونت سرمستانه سوق دهد و دقیق در نقطه‌ای مناسب زمین‌گیرش کند. این در حالی است که چین از نظر اقتصادی، دومین تولید ناخالص داخلی جهان را دارد. در سال ۲۰۲۱، تولید ناخالص داخلی چین ۷۶ درصد تولید ناخالص داخلی ایالات ‌متحده بود. علاوه بر این، رشد اقتصادی چین پایدار است. دلایل آن ساده است. رشد اقتصادی چین مبتنی بر توسعه همه‌جانبه در بخش‌های مختلف است: کشاورزی، تولید نیروی کار، صنعت فناوری پیش‌رفته و غیره. تقاضا برای واردات مواد خام، چین را با اقتصاد جهانی بیشتر مرتبط کرده است. از سویی، تهاجم روسیه به اوکراین می‌تواند پیامدهایی را متوجه بیجینگ سازد تا از شکست‌هایی احتمالی نیروی روسیه درس بگیرد و به این اقدام جدی‌تر و ژرف‌نگرتر باشد. به نظر می‌رسد بیجینگ به‌شدت خواهان «بازگشت» تایوان است، اما این بدان معنا نیست که خواهان یک جنگ خونین باشد که رشد سریع اقتصادی‌اش را نابود کند.

از لحاظ نظامی چین اگرچه در حال تجربه‌ مدرنیزاسیون سریع است، اما هنوز چندین دهه از ارتش ایالات ‌متحده عقب‌ است. چین نوسازی نیروی دریایی و نیروی هوایی خود را تنها در اواخر دهه ۱۹۹۰ و پس از بحران تنگه تایوان در سال ۱۹۹۶ آغاز کرد و مانند روسیه، نیروهای زمینی چین به‌طور سنتی قوی‌تر از نیروی دریایی و هوایی این کشور بودند. علاوه بر آن، تایوان هدف پیچیده‌تری برای تهاجم است. درست است که تنگه تایوان باریک است، با عرض کمتر از ۱۰۰ مایل در باریک‌ترین قسمت آن و چین تعداد زیادی موشک در امتداد ساحل خود، رو به سوی تایوان مستقر کرده است، اما حتا اگر مداخله نظامی مستقیم ایالات‌ متحده وجود نداشته باشد ـ که ما نمی‌توانیم از آن مطمین باشیم ـ با توجه به کثرت سیستم‌های تسلیحاتی پیش‌رفته‌ای که تایوان از ایالات ‌متحده وارد می‌کند، باز هم تسلط چین بر این جزیره آسان نخواهد بود. در چهارچوب یک جنگ بالقوه در تنگه تایوان، ارتباط متقابل چین با اقتصاد جهانی یک شمشیر دو‌لبه برای این کشور است. از یک طرف ارتباط متقابل چین با اقتصاد جهانی یکی از مهم‌ترین عوامل رشد اقتصادی این کشور برای دهه‌ها بوده است و از سوی دیگر، وابسته‌گی عمیق اقتصادی متقابل باعث آسیب‌پذیری اقتصادی چین در مواقع بحران می‌شود. چین بر‌اساس مجموع واردات و صادرات، در حال حاضر بزرگ‌ترین کشور تجاری در جهان است. این بیشتر به این دلیل است که چین با ایالات ‌متحده و متحدان اصلی آن تجارت می‌کند. ایالات ‌متحده و متحدانش هشت شریک تجاری از ده شریک تجاری چین را تشکیل می‌دهند. در سناریویی که چین برای اتحاد مجدد با تایوان از زور استفاده ‌کند، تحریم‌های شدیدی از سوی ایالات‌ متحده و متحدانش علیه چین اعمال خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، برای اقتصاد چین بسیار پرهزینه خواهد بود. در چنین وضعیتی، چین دچار یک رکود اقتصادی جدی خواهد شد که پیامدهای اجتماعی و سیاسی عمیقی در داخل خواهد داشت.

اولویت استراتژیک چین، حفظ محیط صلح‌آمیز برای رشد اقتصادی است. دلیل آن ساده است. رؤیای رییس ‌جمهور شی جین پینگ، اساساً جوان‌سازی ملت چین است که به‌طور ضمنی به معنای تبدیل مجدد کشورش به مرکز آسیای شرقی است. در نتیجه، ظهور چین منجر به عجله برای گسترش سرزمینی نمی‌شود، بلکه منجر به تلاش برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت کامل می‌شود.

دلیل اصلی پشت این موضوع آن است که برخی سیاست‌مداران امریکا از روند توسعه در خاک اصلی چین در سال‌های اخیر بسیار نگران هستند و قصد دارند با برگ تایوان در این روند اختلال ایجاد کنند.‌ از طرفی، بتواند تسلیحات نظامی خود را به تایوان بفروشد. این اقدام نه‌تنها برای پاسخگویی به سودجویی تولیدکننده‌گان سلاح در امریکا است، بلکه مهم‌تر از آن با هدف مهار چین انجام می‌شود. نظامیان امریکایی قبل از رسیدن پلوسی به تایپه، یک رزمایش نظامی در نزدیکی جزیره تایوان برگزار کردند و حتا ناوهای جنگی‌ خود را در دریای جنوبی چین مستقر کردند، اما در واقع واشنگتن در حال تقویت بخش نظامی تایوان است و تلاش می‌کند چین را به سمت اقدام نظامی سوق دهد تا تضعیف و بی‌ثبات شود. در مقابل چین نیز طی چند روز اخیر به برگزاری رزمایش در تنگه تایوان اقدام کرده است. بیجینگ اعلام کرده است که به هیچ وجه از حق حاکمیت خود بر تایوان عدول نمی‌کند و حتا تسلیحاتی را هم که در این رزمایش مورد استفاده قرار می‌دهد، همه واقعی‌اند.

آن‌چه امریکا در رابطه با تایوان و آب‌راه تنگه آن دنبال می‌کند، بیشتر اعمال فشار و بازی با کارت‌ها است. امریکا و چین به سمت گزینه‌‌ جنگ نخواهند رفت؛ زیرا ضمن هزینه‌های سرسام‌آور، دو کشور توان اتمی بالایی دارند. در نهایت امریکا در مساله تایوان عقب‌نشینی نخواهد کرد؛ زیرا متحدانش در این منطقه نسبت به امریکا دچار تردید شده‌اند و سیاست‌های خود را تعدیل خواهند کرد. اگر امریکا این تردید را به اعتماد تبدیل نتواند، ممکن این کشورها به سمت چین گرایش پیدا کنند و نفوذ واشنگتن در منطقه ضربه بخورد. به همین دلیل، امریکایی‌ها تلاش می‌کنند از طرق مختلف بر چین اعمال فشار کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *