شوکت علی خالقی
اشاره
یک سال از حاکمیت طالبان گذشت. در این مدت کشور با چالشهای زیادی روبهرو شده است. در میان این چالشها، نقض حقوق بشری در صدر فهرست رسانههای ملی و بینالمللی قرار گرفته است. با توجه به گزارش سازمان عفو بینالملل و سایر نهادهای حقوق بشری، نقض گسترده حقوق بشری در کشور، بهویژه حقوق زنان، تکاندهنده است. از این رو به نظر میرسد که بازگشت برقآسای طالبان به قدرت، زندهگی زنان را تخریب کرده است. زنان عملاً از حقوق مدنیشان محروم شدهاند. این قلم میکوشد تا آپارتاید جنسیتی زیر سلطه طالبان را در عرصه سیاست، اجتماع و آموزش به تصویر بکشد.
پیشینه مفهومی
آپارتاید، واژهای هالندی به معنای مجزا و جدا نگهداشتن است؛ اما در اصطلاح یکی از اشکال تبعیض نژادی است. این صورت از تبعیض نژادی، توسط رژیم وابسته آفریقای جنوبی علیه سیاهپوستان و تیرهپوستان و به نفع اقلیت سفیدپوست و نژادپرست این کشور (که عمدتاً از نسل مهاجران اروپایی بودند) اعمال میشد. از این رو غیرسفیدپوست بهعنوان نژاد پست مورد تحقیر قرار میگرفتند و از حقوق سیاسی و مدنی محروم بودند. بنابراین، مفهوم آپارتاید جنسیتی در این نبشته به معنای تبعیض جنیستی به کار رفته است که در آن یک گروه جنسی در جامعه از حقوق مدنیشان محروم شده و عملاً مورد تبعیض قرار گرفته است.
سیاست
زنان در دوره جمهوریت در سیاست و حکومتداری نقش چشمگیری داشتند. دهها هزار زن در نهادهای دولتی ایفای وظیفه میکردند. اما بازگشت طالبان به قدرت، سبب شد که آنان دوباره در داخل چهاردیواری خانهها محصور شوند. هیچ زنی در حاکمیت طالبان بهعنوان قاضی ایفای وظیفه نمیکند و همچنان در سمتهای بلند امنیتی حضور ندارند. به عبارت دیگر، زنان عملاً از نهادهای عدلی و امنیتی بهصورت کامل حذف و خانهنشین شدهاند. نیم پیکر جامعه که در تحکیم پایههای دموکراسی و مردمسالاری در دو دهه گذشته بهصورت فعال نقش بازی کردند و قربانی دادند، اکنون از حقوق سیاسی و مدنیشان محروم شدهاند.
حذف زنان از حکومتداری، سبب میشود که نبض سیاست و حکومت در کشور بایستد و جامعه یک بار دیگر قرون وسطا را تجربه کند. باید یادآور شد که زنان در دور اول حاکمیت طالبان نیز بهصورت مطلق از عرصه سیاسی و اجتماعی حذف شده بودند.
اجتماع
وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان در ماه ثور سال جاری فرمان حجاب اجباری برای زنان را صادر کرد. در این فرمان آمده است که زنان باید در انظار عمومی تمام صورتشان را بپوشانند. در دهه ۱۹۹۰ که طالبان برای اولین بار در افغانستان به قدرت رسیدند، برقع (چادری) را پوشش مناسب برای زنان در انظار عمومی معرفی کردند. در این فرمان هرچند از واژه «چادری» استفاده نشده است، اما به نظر میرسد که حجاب مورد نظر طالبان همان است. هرچند خانوادههای سنتی افغان برای زنان در انظار عمومی چنین پوششی را در گذشته و حال توصیه میکردند/میکنند، از این رو کماکان زنان در گوشه و کنار کشور هنگام ظاهر شدن در انظار عمومی از آن استفاده میکنند. حجاب اجباری با بازگشت طالبان بار دیگر مسالهساز شد. زنان که دو دهه در سایه دموکراسی فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشتند، در برابر فرمان حجاب اجباری تمکین نکردند و به شیوههای گوناگون از طریق رسانههای اجتماعی مخالفتشان را با حجاب اجباری بیان کردند؛ اما تعداد زیادی از زنان مجبور شدند که از فرمان حجاب اجباری پیروی کنند. از این رو عده زیادی از زنان، بهویژه در شهر کابل، با پوشیدن لباسهای بلند به سبک حجاب عربی اکتفا کردند.
طالبان به حجاب اجباری زنان در انظار عمومی اکتفا نکردند، بلکه نطاقان و گردانندههای برنامههای تلویزیونی را نیز به پوشیدن ماسک در هنگام اجرای برنامه مجبور ساختند. زنان اکنون در رسانههای تصویری مجبورند ماسک بزنند و با رعایت حجاب کامل در برنامه ظاهر شوند.
محدودیتهای اجتماعی روی زنان تنها به حجاب اجباری خلاصه نمیشود. طالبان روی مسافرت زنان نیز محدودیت جدی وضع کردهاند. مطابق دستور رژیم طالبان، هیچ زنی بیش از ۷۵ کیلومتر یا خارج از کشور بدون محرم سفر نمیتواند. یک خانم در مصاحبه با روزنامه گاردین گفته است: «از زمانی که طالبان آمدهاند، من جرئت نمیتوانم از این جاده یا مکانی که زندهگی میکنم، فراتر بروم. من شنیدهام که طالبان در صورتی که زنان بدون محرم را بیابند، با خود میبرند. حتا اگر من شغل بیرون از خانه بیابم، نمیتوانم بروم.» طالبان با توسل به تکنیکهای متفاوت، میکوشند از مسافرت زنان بدون محرم جلوگیری کنند؛ حتا رانندههای موترها را در صورت داشتن مسافر خانم بدون محرم تهدید کردهاند. روزنامه ۸صبح در اوایل آگست نوشت که طالبان یک زن را در ولسوالی درقد ولایت تخار به اتهام نداشتن محرم شلاق زدهاند؛ زیرا او به تنهایی از روستای کلتوت به مرکز ولسوالی برای خرید وسایل مورد نیاز خود رفته بود.
گزارشهایی مبنی بر تادیب و شلاق زدن زنان به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری و یا مسافرت بدون محرم، از نقطهنقطه کشور همهروزه به گوش میرسد. در کشوری که چهل سال جنگ و خشونت را در کارنامه خود دارد، زنان بسیاری شوهران خود را در این خشونتها از دست دادهاند و اکنون، مسوولیت یک خانواده را برعهده دارند و مجبورند برای تغذیه فرزندانشان در بیرون از خانه کار کنند. بنابراین، وضع محدودیت سفر بدون محرم از سوی نظام حاکم، عرصه زندهگی را برای زنان هر روز تنگتر میسازد. زنان اکنون جرئت بیرون رفتن و حتا تحصیل را ندارند.
طالبان با اعمال تفکیک جنسیتی در ترانسپورتهای شهری، نیز کوشیدهاند زنان را از عرصه اجتماعی به حاشیه ببرند. روزنامه اطلاعات روز به تاریخ ۲۶ اسد نوشت که طالبان به رانندههای غرب کابل دستور دادهاند تا برای زنان و مردان بسهای جداگانه در نظر بگیرند. به گفته این روزنامه، دو مامور طالب در ایستگاه پل سوخته در غرب کابل، حاضرند و از رعایت مقررات نظارت میکنند.
آموزش
بیش از یک سال میشود که دختران دورههای متوسطه و لیسه از آموزش محروماند. با وجود اصرار دانشآموزان، خانوادهها و سیاستمداران کشور و جامعه جهانی، هنوز دروازههای مکاتب به روی دختران در دورههای مزبور گشوده نشده است. دیدگاههای متفاوت در رابطه به بسته ماندن مکاتب دخترانه ارایه شده است. عدهای از سیاستمداران و تحلیلگران، باور دارند که طالبان مکاتب دخترانه را بستهاند تا با استفاده ابزاری از آن، برای کسب مشروعیت بینالمللی اهرم فشار داشته باشند. عدهای دیگر، حتا حامد کرزی، رییس جمهور پیشین، آن را تلاش پاکستان میخوانند. به باور اینها، کشور همسایه نمیخواهد نسل جوان افغانستان آموزش ببیند. طالبان نیز در این مورد دیدگاه متضاد داشتهاند. وزارت معارف طالبان، بسته ماندن مکاتب دخترانه را مساله فرهنگی عنوان کرده است، در حالی که نهاد امر به معروف و نهی از منکر این گروه، کریکولم درسی و «محتوای ارزشهای غربی» آن را عامل بسته ماندن مکاتب دخترانه میداند. در میان رویکردهای متفاوت، به نظر میرسد که واقعیت چیزی دیگر است. واقعیت این است که طالبان با آموزش دختران مشکل دارند؛ زیرا ایدیولوژیای که طالبان برمبنای آن سیاست و حکومت میکنند، در تضاد با پیشرفت و آگاهی زنان قرار دارد. طالبان در دور اول سلطهشان و هم از ابتدای به قدرت رسیدن در دور دوم، با وضع مقررات گوناگون کوشیدهاند زنان را از عرصههای زندهگی اجتماعی حذف کنند و در داخل خانهها به حبس بکشند.
آخرین تلاش طالبان، محروم ساختن دختران از شرکت در امتحان لیاقت است. روزنامه ۸صبح به تاریخ ۲۸ اسد، نوشت که وزارت معارف طالبان عنوانی ریاست معارف ولایت نیمروز مکتوب فرستاده است که دختران صنف اول تا ششم از حضور در امتحان لیاقت امسال محروماند. همچنان یک دانشجوی دختر در دانشگاه کابل، با ارسال ویدیو به بیبیسی، میگوید که به خاطر داشتن چادر رنگه، از امتحان محروم شده است.
سخن آخر
زنان همواره کوشیدهاند با توسل به شیوههای گوناگون، از برامدن در جاده تا کمپین در شبکههای اجتماعی، در مقابل آپارتاید جنسیتی از سوی طالبان ایستادهگی کنند. زنان با شعار «نان، کار، آزادی» به وجه احسن کوشیدهاند تا حضورشان را حفظ و علیه تبعیض اعمال شده اعتراض کنند. اما نکته مهم این است که آپارتاید جنسیتی از سوی طالبان هر روز فربهتر شده و تمام عرصههای زندهگی زنان را فرا گرفته است. این آپارتاید از حجاب اجباری شروع شده و اکنون به ترانسپورت شهری رسیده است. در صورتی که جامعه جهانی فشار لازم را بر طالبان وارد نکند، وضع قوانین و مقررات از سوی طالبان به تسری آپارتاید جنسیتی در جامعه میانجامد و زنان بهصورت مطلق از تمام فعالیتهای اجتماعی محروم خواهند شد؛ زیرا ایدیولوژی طالبان در تضاد با آگاهی زنان قرار دارد. نظامی با چنین ایدیولوژی، زنان آگاه را تحمل نمیتواند؛ زیرا زنان آگاه با مطالبه حقوقشان، میخواهند در عرصه زندهگی اجتماعی و سیاسی سهیم باشند. بنابراین، طالبان با وضع محدودیت، میکوشند جنبش زنان برای احقاق حقوقشان را خنثا کنند.