رسولی
طالبان در دو دهه گذشته حملات بزرگی را علیه جمهوریت و مردم افغانستان سازماندهی کردند. در این حملات هزاران نظامی و غیرنظامی کشته شده و صدها هزار تن دیگر زخم برداشتند. سازماندهی این حملات بخشی از عملیات بود و اطلاعرسانی از آن بخش دیگر. سقوط افغانستان به دست طالبان، چنانکه مردم و جهان را با چالشهای بسیاری روبهرو کرد، شرکتهای بزرگ اطلاعرسانی را نیز در حالت سردرگمی قرار داده است.
تاکنون «فیسبوک» و «یوتیوب» گفتهاند که براساس سیاستهای تحریمی ایالات متحده امریکا، طالبان از استفاده این پلتفورمها منع شدهاند؛ اما در این میان توییتر گفته است که ممنوعیتی برای اعضای این گروه ندارد و با این حال متوجه تکتک پیامهای این گروه خواهد بود و موارد خشونتآمیز را حذف خواهد کرد.
توییتر در دنیای شبکههای متعدد اجتماعی، فضای منحصربهفرد خودش را دارد. محدودیت واژهها و حضور افراد، با شخصیتهای حقوقی برجسته در این شبکه از جمله شاخصهای بارز آن شمرده میشود. در قلمرو توییتر پیداکردن مخاطب دشوار است، اما کاربران طالب از این دشواری گذر کردهاند. توییتر به دلیل فضای نسبتاً بازتر و محدودیتهای کمتر در انتشار مطالب، عکسها و ویدیوها، در میان اعضای طالبان کاربران زیادی دارد. این افراد اغلب از اتاقهای گفتوگوی توییتر (اسپیس) نیز برای تبلیغ ایدههایشان استفاده میکنند.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان با داشتن شش صد و ۵۹ هزار مخاطب، در میان سخنگویان و اعضای طالبان حرف نخست را میزند. او مغز متفکر رسانهای طالبان است که برای نخستین بار پس از سقوط کابل روی صحنه آمد. پیش از آن رسانهها و خبرنگاران صرفاً با صدای او آشنا بودند. محمدنعیم وردک، سخنگوی دفتر سیاسی این گروه در قطر نیز با چهار صد و ۱۰ هزار دنبالکننده پس از مجاهد قرار دارد.
انس حقانی، از دیگر چهرههای برجسته نظام طالبان است که با سه صد و ۸۰ هزار مخاطب دارد و فرد محبوب در میان اعضای این گروه شناخته میشود. این عضو جوان شبکه حقانی پس از بازداشت در سال ۲۰۱۴ میلادی محکوم به اعدام شد، اما شبکه حقانی دو استاد دانشگاه امریکایی، به نامهای کوین کینگ و تیموتی ویکس را دو سال پس از بازداشت انس حقانی، اختطاف کرد. انس حقانی سپس در مبادله با این دو استاد از زندان جمهوریت آزاد شد. حقانی در قسمت اطلاعات در حساب توییتریاش یک بیت شعر از خودش را گذاشته است.
دیگر اعضای برجسته طالبان از جمله ملاعبدالغنی برادر، سراجالدین حقانی و ملایعقوب مجاهد، پسر ملاعمر، رهبر پیشین طالبان، صفحاتی دارند که از سوی هوادارانشان مدیریت میشود و هرکدام آن هزاران مخاطب دارند.
اما آنچه بیشتر به چشم میخورد، حضور هزاران کاربر گروه طالبان در توییتر است. افراد طالبان تا سال گذشته با استفاده از تصویرهای رهبرانشان و همچنان نامهای مستعار در توییتر ظاهر میشدند، اما پس از سقوط کابل آنان کمکم از تصویرهای خودشان در این حسابها استفاده میکنند.
فیض زلاند، استاد دانشگاه و از چهرههای نزدیک به طالبان، در توییتر حدود دو صد و ۹۲ هزار دنبالکننده دارد. یک کاربر دیگر با نام احمدزبیر که ظاهراً اسم مستعار است، حدود ۱۷ هزار مخاطب دارد. شفاعت زیحان با ۹۴٫۶ هزار، ابنمبارک احمدزی با ۳۲٫۵ هزار و اسلامیار زدران با ۵۳٫۶ هزار مخاطب از دیگر افراد طالبان هستند که روزانه در حمایت از این گروه پیام نشر میکنند. ابوشبل با ۳۵٫۹ هزار و جاهد جلال با ۸۴٫۳ هزار مخاطب از کاربرانی در توییتر هستند که خودشان را سربازان طالبان معرفی کردهاند.
استفاده ماهرانه از توییتر برای گروهی که سالها علیه مدرنیسم جنگید و مستندهای بسیاری از دشمنی آنان حتا با وسایل الکترونیکی و ارتباط جمعی از جمله تلویزیون در دست است، قابل توجه است.
دورههای آموزشی در پاکستان
امرسون بروکینگ، یکی از نویسندهگان کتاب «جنگ لایک: جنگافزارشدن شبکههای اجتماعی» میگوید که استفاده طالبان از شبکههای اطلاعرسانی برای رسیدن به اهدافشان تازه نیست؛ «حتا در اولین سالهای شکست و فرار طالبان از نیروهای امریکایی، این گروه از طریق پستهای وبلاگی پیامهای تبلیغاتیشان را ارایه میکرد. او میگوید که تا سال ۲۰۱۱، طالبان در توییتر و تا سال ۲۰۱۴ در تلگرام فعال بودند و تا سال ۲۰۱۹، طالبان یاد گرفتند که هشتگها را تصاحب شوند.
دارن لینویل، یکی از کارشناسان دانشگاه کلمسون در رابطه به دسترسی و استفاده طالبان از شبکه توییتر میگوید که حسابهای کاربری فعال از سوی افراد معمولی پیش برده نمیشود، «این حسابها توسط رهبران یا جنگجویان طالبان اداره نمیشوند؛ بلکه توسط افرادی اداره میشوند که هم از طریق کمپیوتر و هم از طریق دستگاههای دستی، دسترسی بیوقفه به انترنت دارند و همچنین مهارتهای مناسبی در زبان انگلیسی اندوختهاند.» به گفته او، این مهارتها در سالهای پیش از سقوط دوباره افغانستان به دست طالبان بیشتر از پیش پیچیده شد و افراد طالبان دیگر قادر شده بودند که از یک گام پیشرَوی و موفقیت، تصویر بزرگی ارایه کنند.
یکی از افراد طالبان به روزنامه ۸صبح میگوید که بیشتر افرادشان در صفحات اجتماعی، به ویژه در توییتر، دورههای کوتاهمدت استفاده از این شبکه را در پاکستان فرا گرفتهاند. این فرد که خود نیز پیوسته از توییتر استفاده میکند، میگوید که با اینکه علاقهمندی رهبرانشان بیشتر از توییتر به فیسبوک است، اما افراد طالبان این شبکه را ارجحیت میدهند.
او که با پنج سال حضور بیش از ۱۵ هزار مخاطب در توییتر دارد میگوید که در ماههای پیش از سقوط افغانستان، در تشکیلات نظامی طالبان اداره تازهای متشکل از کاربران صفحات اجتماعی نیز اضافه شد. او خاطرنشان میسازد که افزون بر خلق روایتها از پیروزیهای طالبان، این تشکیل تازه موظف بود تا افراد مخالف آنان را شناسایی کند. این عضو طالبان در نخست از فیسبوک نیز استفاده میکرد، اما به گفته خودش، پس از آن که تصویر کشتهشدن یکی از فرماندهانشان را نشر کرده، حسابش مسدود شده و سپس کاملاً به توییتر رو آورده است.
پیتر سینگر، دانشمند امریکایی و کارشناس جنگ درباره استفاده گروههای تروریستی از شبکههای اجتماعی مانند «توییتر»، میگوید که حالا این گروهها کاربرد سلاح جدیدی را آموختهاند: هشتگ! او میافزاید که این گروهها فهمیدهاند، حالا دنیا قادر است کوچکترین عملکرد آنان را ببیند، «و نمیتوانید چیزی را پنهان کنید؛ پس باید واقعیت را بپذیرید و از شبکههای اجتماعی برای تبدیل پیام خودتان به پوشش فراگیر استفاده کنید.»
نبرد هشتگها
در آخرین مورد، فیسبوک صفحات «تلویزیون ملی افغانستان» و خبرگزاری «باختر» که زیر کنترل طالبان فعالیت دارند را مسدود کرد. طالبان نیز پس از این اقدام فیسبوک، خواهان بستهشدن این شبکه اجتماعی در افغانستان شدند. یک از سخنگویان فیسبوک میگوید که براساس قوانین امریکا، این شرکت طالبان را یک «سازمان تروریستی» میداند و انتشار هرگونه محتوا از سوی این گروه یا به حمایت از آن در این شبکه اجتماعی را ممنوع قرار داده است. به گفته او، تیمی از کارشناسان افغانستان مأمور رصد و حذف محتوای مرتبط به طالبان در فیسبوک هستند. فیسبوک میگوید که این شرکت درباره به رسمیتشناختن دولتها تصمیمگیری نمیکند؛ بلکه «مرجعیت جامعه بینالملل» را دنبال میکند.
پس از بسته شدن صفحات رسانههای طالبان در فیسبوک، کاربران با راهاندزی کارزاری در توییتر از این شبکه خواستند تا حسابهای کاربری طالبان را در این شبکه مسدود کند. کاربران با هشتگ «#BanTaliban» میگویند که دست طالبان از توییتر هم باید کوتاه شود. طالبان نیز در مقابل، هشتگ جدیدی با محتوای حمایت مردم افغانستان از طالبان ایجاد کردند. این دو کارزار در حقیقت دو جبهه کاملاً متفاوت از حمایت و مخالفت در برابر طالبان بود که شکل گرفت.
محمود احمد، دانشجو و پژوهشگر تکنالوژی شبکههای اجتماعی در دانشگاه یوتای ایالات متحده امریکا، در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که سقوط افغانستان به دست طالبان تمام شرکتهای ارتباطات جمعی را دچار سردرگمی کرده است. به گفته او، تا کنون این شرکتها با قضیه های مختلفی چون کودتاها روبهرو شدهاند، «اما اینکه یک گروه تروریستی تحریمشده کنترل یک کشور را به دست بگیرد، چالش تازهای است.»
آقای احمد میگوید که فیسبوک و یوتیوب با استفاده از قوانین امریکا منتظر آینده این گروه در افغانستان هستند، اما موضع نرم توییتر نشان میدهد که این گروه حتا در سطح شرکتهای بزرگ جهان لابی میکند. به گفته او، از آنجا که سقوط افغانستان به دست طالبان بیشتر در پی یک توطیه بوده است تا شکست نظامی، اقدام توییتر هم میتواند سازماندهیشده باشد.
این پژوهشگر توضیح میدهد که طالبان روزگاری میزبان اسامهبنلادن بودند و اخیراً هم از ایمن الظواهری در قلب کابل پذیرایی میکردهاند؛ با وجود این نشانهها نباید ادعای طالبان تکاملیافته و صلحطلب را بهعنوان ارزش واقعی آنان تلقی کرد.
با این همه، طالبان با استفاده از توییتر تاکنون تلاش داشتهاند تا محبوبیت خودشان را در میان مردم به جهان نشان دهند. به همین دلیل بیشتر تلاش میشود تا به زبان انگلیسی پیامها منتشر شود. این گروه همچنان که در افغانستان تا هنوز با تحرکاتی روبهرو است و روزانه تلفات میدهد، در دنیای مجازی نیز درگیر است و تا هنوز توانسته است فقط جغرافیایی در توییتر برای خود دستوپا کند.